دانشآموزان مردود شده در تکرار پایه به دست میآورند بسیار کمتر از آن چیزی است که دانشآموزان ارتقا یافته کسب کردهاند. (در سطح برابر). بررسی ۶۶ مقاله که طی سالهای ۲۰۰۰-۱۹۶۰ درباره تکرار پایه نوشته شده است. نشان میدهد که در ۶۵ مقاله از تکرار پایه حمایت نشده است. (owings, kaplan, 2001) .
حتی پژوهشگرانی که تاثیر مثبت در تکرار پایه یافتهاند نشان دادهاند که مزایای تکرار پایه سال به سال کمتر میشود و به طوریکه تا سال سوم بعد از مردودی اثرهای سودمند از بین میرود. (Cunnighan, Tompson, ?).
تئوریهای برای تبیین و دلایل ضعف عملکرد تحصیلی کودکان ارائه شده است که عبارتند از: ضعفهای فردی، خانواده، ناکارآمدی مدرسه و تفاوت فرهنگی، در میان این چهار تئوری، تنها تئوری نخست، فرد را عامل اصلی شکست می داند ولی باید گفته شود که ضعف عملکرد دانشآموز نتیجه و حاصل ضعف در عناصر زیادی در نظام آموزشی خانواده و جامعه است و نقش دانشآموز در این میان بسیار کم و ناچیز است. این واقعیت در دوره آموزشی عمومی و پایههای اول آن اشکار تر است. زیرا کودک به نتایج و تبعات تحصیل خود آگاهی ندارد . بدین ترتیب، افت تحصیلی بیشتر ناشی از قصور نظام آموزشی و قصور جامعه است تا قصور فردی، «یونسکو هم در تحصیل عوامل افت تحصیلی، ۱۶ عامل را شناسایی کرده که در هیچ یک، فرد عامل اصلی شناخته نشده است.» (دفتر پژوهش نظامهای آموزش جهانی،۱۳۶۵)
سیاست تکرار پایه در اصل پاسخی است که نظام آموزشی به ضعفهای خود می دهد. واکنشی که میتوان آن را یک رفتار دفاعی از نوع جابهجایی دانست که در حقیقت خطاست. تکرار پایه از سوی دو نظریه حمایت میشود: اول این نظریه که افت تحصیلی را به ضعفهای فردی نسبت میدهد که بر اساس آن در هر شکست نقش ضعفهای فردی جدی است. و بنابراین فرد باید خود را با نظام آموزشی منطبق سازد. نظریه دوم از روانشناسی رفتارگرایی سرچشمه گرفته است که «تکرار» را از اصول اساسی یادگیری میداند. در حقیقت این دو نظریه که مکمل یکدیگرند. در دیدگاه های جدید مورد مناقصه جدی قرار گرفتهاند و به بخشی میتوان آن را مبنای محکمی برای پذیرش تکرار پایه دانست.
فرصت مجدد بدون تغییر در عوامل دیگر، در بهبود عملکرد تحصیلی نقش نخواهد داشت. ضعف عملکرد کودک در بیشتر موارد به سبب کم بودن فرصت زمانی نیست، بلکه دلایل پیدا و نهان دیگری در کار است که بدون حذف آنها نمیتوان انتظار داشت که با تکرار پایه کودک به آمادگی مطلوب و کسب دانش و مهارت لازم برسد.
اهرمهای تقویتی که منشاء بیرونی میتوانند به پیشرفت تحصیلی کمک کنند امّا شواهدی وجود ندارد که کودکان دچار ضعف عملکرد تحصیلی با وجود این عامل به اصطلاح انگیزش آن هم از نوع تهدید کننده(اگر درس نخوانی مردود میشوی) بهبود عملکرد داشتهاند،بلکه بر عکس، این گروه با تکرار پایه اثرات نامطلوب روانی دیگری را تجربه میکنند.
تکرار پایه از چند جهت خسارات مالی به آموزشی و پرورش وارد میسازد. اول از آن جهت که هزینه مجددی صرف تکرار تحصیل در یک پایه میشود و از جهت دیگر، پدیده ترک تحصیل ناشی از افزایش دفعات مردودی خود به نوعی کارآیی بیرونی نظام آموزشی را در خطر کاهش قرار میدهد و در واقع موجب کاهش کارآیی درونی و بیرونی میشود و کاهش نرخ تکرار پایه در یک نظام آموزشی مستقیماً به افزایش کارآیی درونی نظام آموزشی خواهد شد.
نظام آموزشی باید ابتدا خود را به دلایل ضعفهایی که در رساندن کودکان به حداقل انتظارات آموزشی دارد اصطلاح نماید، نه اینکه بدون هیچ تغییری در خور، کودکان را وادار به تکرار پایه کند. در تکرار پایه کودک به همان شرایط سابق (بدون هیچ تغییری) بازگردانده میشود و از او انتظار میرود از زمینی که حاصلی برنگرفته است دوباره کشت و برداشت نماید. تکرار پایه عوارض نامطلوب و حتی جبران ناپذیری بر شخصیت دانشآموزان بر جای میگذارند.
کاهش عزت نفس و خودپنداره یکی از آن موارد است. وایت و همکاران در پژوهش نشان دادند که بین شکست تحصیلی و عدم خودپنداره مثبت رابطه وجود دارد. «در واقع شکست تحصیلی با خودپنداره منفی همراه است. در دانشآموزانی که از یک بار مردود شدهاند این خودپنداره منفیتر بوده است.» (white et al, 1995) . افسردگی از دیگر آثار منفی تکرار پایه میباشد. پژوهشهای انجام شده نشان می دهد که بین افت تحصیلی (مردودی و تجدیدی) وافسردگی رابطه مثبت دیده شده است.
یکی دیگر از عوارض تکرار پایه، مشکلات انطباق و سازگاری با مدرسه است. فرا تحلیلهای هولمز و مایتو نشان میدهد دانشآموزانی که تکرار پایه داشتهاند، در زمینههای سازگاری اجتماعی، نگرش نسبت به مدرسه، خودپنداره و جنبههای عاطفی و اجتماعی ضعیفتر از گروه همتا بودهاند. در پژوهش دیگر نشان داده شد که افت تحصیلی و مردودی یکی از عوامل موثر در خرابکاری اموال عمومی بوده است. همچنین نشان داده شده است که بین مردود شدن و ترک تحصیل رابطه معنا داری وجود دارد، به گونهای که اگر دفعات مردودی به ۲ بار برسد احتمال ترک تحصیل به ۹۰ درصد میرسد. شواهد نشان میدهد که اخراج زودرس دانشآموزان از مدرسه به معنی حضور ناهنگام آنان در کوچه و خیابان است. از آنجا که آمار نشان میدهد مردودیها به طور عمده در مناطق محروم هستند. این دا
نشآموزان به شدت تحت تاثیر آسیبهای اجتماعی قرار میگیرند.
ارتباط بین ترک تحصیل و دفعات تکرار پایه، واقعیت دیگری را آشکار میکند که در ذات خود مانع دسترسی برابر به فرصتهای آموزشی است، یعنی این گروه از دانشآموزان از نعمت آموزش محروم میگردند. (حسنی، ۱۳۸۲، ۸۲ الی ۶۶)
امّا آیا میتوانیم کاری کنیم که میزان افت تحصیلی در جامعه به صفر برسد؟ نظر نگارنده این است که ما نمیتوانیم تمام عوامل موثر در افت تحصیلی دانشآموزان را از ابتدایی تا پایان متوسطه شناخته و یا مانع بروز و ظهور این عوامل بشویم. بسیاری از عوامل ناخواسته، چه فردی و چه اجتماعی و یا آموزشگاهی در زمانهای متفاوت، چه پنهان و چه آشکار سربرآورده و برای عدهای از دانشآموزان به عنوان مانع رشد تحصیلی قلمداد شده و باعث میزانی از افت در نهاد آموزش و پرورش میشود.
همانطور که ما نمیتوانیم کاری کنیم که میزان جرم در جامعه به صفر برسد و همیشه یک میزانی از جرم و بزهکاری در جامعه وجود خواهد داشت.ما نمیتوانیم کاری کنیم که اصلاً در آموزش و پرورش مسالهای به نام افت تحصیلی وجود نداشته باشد. فقط میتوانیم با شناختن بسیاری از عوامل، خصوصاً عوامل اجتماعی، از میزان آن در قشرهای مختلف جامعه، خصوصاً قشر محروم و فاقد امکانات بکاهیم و آن را به حد تقریباً نرمال برسانیم و این در صورتی میسر خواهد بود که نهادهای دیگر جامعه، خصوصاً نهاد سیاسی، همگام با نهاد آموزش و پرورش در جهت رفع موانع رشد تحصیلی گام اساسی برداشته و ریشهای و بنیادی عمل نماید.
۲ – ۱۰ – بررسی افت تحصیلی و عوامل موثر در آن در چند کشور خارجی
به رغم تلاشهای مستمر جهت افزایش نرخ ثبت نام و تخصیص بودجه بیشتر برای آموزش و پرورش، مشکل تکرار پایه و ترک تحصیل در کشورهای گوناگون منطقه همچنان به قوت خود باقی است. کشورهای یمن، تونس و عراق دارای میزان بالای تکرار پایه هستند، در حالی که این مشکل آموزشی در امارات متحده عربی و کویت کمتر دیده میشود. آمار نشان میدهد که امارات متحده عربی، تونس، لبنان، ایران و لیبی از نظر جذب دختران به مدرسه تفاوت قابل توجهی با مراکش، عربستان سعودی، سودان، یمن و جیبوتی دارند. به طوری که ۱۰۰ درصد دختران در امارات متحده عربی و تنها ۳۱ درصد دختران لازم التعلیم در جیبوتی به مدرسه میروند. در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، نرخ تکرار پایه دختران نسبت به پسران کمتر است. در حالی که ترک تحصیلی در میان دختران بیشتر مشاهده میشود. این امر به دلیل آن است که دختران در پایان رساندن پایهای که در آن مشغول به تحصیل هستند موفق تر از پسران میباشند، امّا چنانچه در پایان رساندن پایه شکست بخوردند از مدرسه بیرون کشانده میشوند. (به عبارتی ترک تحصیل میکنند) در حالی که به پسران اجازه تکرار پایه داده میشود. در حقیقت شانس دومی برای ادامه تحصیل دارند، شانسی که دختران اغلب از آن محروم هستند.
طبق مدارک موجود، ترک تحصیل دختران در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به طور عمده در پایههای چهارم و پنجم رخ میدهد. آمار نشان میدهد که تکمیل پایه تحصیلی توسط دختران با افزایش پایهها کاهش مییابد، به طوریکه نرخ تکیمل پایههای نهایی دوره ابتدایی کمتر از نرخ تکمیل پایه چهارم است. این موضوع در تمامی کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا صدق میکند. دلیل آن نیز معمولاً بلوغ دختران، فقر مادی و نیازهای خانواده به کار دختر در امور خانهداری و اقتصاد میباشد
۲ – ۱۱- دلایل ترک تحصیل در منطقه خاورمیانه
دلایل ترک تحصیل در منطقه خاورمیانه را میتوان حول سه محور طبقهبندی کرد.
الف) علل مدرسه – مدار که دانشآموز را پس از ثبت نام از مدرسه میراند و این به عواملی مربوط میشود که مستقیماً به نظام آموزش رسمی مربوط میباشد که باز می توان آن را در چهار گروه یعنی ۱- مدرسه / کلاس درس ۲- آموزشگاه / روش تدریس ۳- محتوای آموزشی / کتابهای درسی ۴- ارزشیابی آموزشی طبقه بندی کرد که با دخالت عوامل زیادی در هر گروه، دانشآموزان را به ترک تحصیل نزدیکتر میکند.
اینجا فقط تکه های از پایان نامه به صورت رندم (تصادفی) درج می شود که هنگام انتقال از فایل ورد ممکن است باعث به هم ریختگی شود و یا عکس ها ، نمودار ها و جداول درج نشوند.
برای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت ۷۷u.ir مراجعه نمایید
رشته روانشناسی و علوم تربیتی همه موضوعات و گرایش ها :روانشناسی بالینی ، تربیتی ، صنعتی سازمانی ،آموزش و پرورش، کودکاناستثنائی،روانسنجی، تکنولوژی آموزشی ، مدیریت آموزشی ، برنامه ریزی درسی ، زیست روانشناسی ، روانشناسی رشد
در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها با منابع و ماخذ کامل درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند
ب) علل خانواده – مدار که دانشآموز را به دلایل واقعیتهای اقتصادی – سیاسی یا باورهای اجتماعی – فرهنگی از مدرسه بیرون میکند.
پ) علل کودک – مدار، که دانشآموز ممکن است به علت فشارهای دائمی یا با میل خود مدرسه را ترک نماید. در هر حال دلایل زیادی از جمله: بی علاقگی، شکاف بین فرهنگ مدرسه و فرهنگ خانه، ترس از تنبیه و غیره باعث میشود تا این مساله رخ دهد. (مهران، ۱۳۷۵، ۲۵ الی ۱۴)
همچنین آمارهای موجود در مورد ۱۲۱ کشور جهان نشان میدهد که نسبت تکرار در سالهای تحصیلی در ۴۲ کشور آفریقایی ۱۶ درصد و در ۲۴ کشور افریقای لاتین ۱۲ درصد و در ۳۲ کشور اسیا و اقیانوسیه ۸ درصد و در ۲۳ کشور منطقه اروپایی ۲ درصد بوده است و نسبت متوسط همه این نواحی در حدود ۱۰ درصد بوده است. (امینی فر، ۱۳۶۵، ۱۱۷)
آمار دیگری نشان می دهد که تعداد تکرار کنندگان پایههای تحصیلی در جهان از ۶/۱۵ میلیون نفر در سال ۱۹۷۰ به ۴/۱۸ میلیون نفر در سال ۱۹۸۰ یعنی بالغ بر ۱۸ درصد افزایش داشته است. تعداد تکرار کنندگان پایههای تحصیلی در همه مناطق به استثناء اروپا افزایش داشته است( دفتر پژوهش نظامهای آموزشی جهان، ۱۳۶۵).
بررسی بر عمل آمده در کشورهای جهان سوم نشان میدهد که اکثر دانشآموزان با وضعیتی بسیار نامناسب از جهت اقتصادی، امکانات آموزشی، وضعیت ساختمانی ناقص، تجهیزات ضعیف، بودجههای آموزشی بسیار کم، نابرابری شدید از فرصتهای آموزشی و غیره روبرو هستند و همین مسائل باعث افزایش نرخ افت تحصیلی در این کشورها شده است. مثلاً به طور متوسط سرانه لوازم آموزشی برای هر محصل در پایه ابتدایی در کشورهای جهان سوم کمتر از ۲ دلار برآورد شده است در حالیکه این سرانه در جوامع صنعتی ۵۲ دلار برآورد شده است. اکثر محصلین این جوامع مبتلا به سوء تغذیه مزمن و اغلب گرسنه هستند.
در جهان سوم کلاسهای مدارس ابتدایی بیش از ۵۰ شاگرد دارند و در حالیکه در جوامع صنعتی این رقم به ۲۰ نفر میرسد از نقطه نظر جامعهشناس علم و تکنولوژی، این نکته شایان توجه است که بین محتوا و روش های آموزشی با محیط طبیعی و فرهنگی و اجتماعی که آمورش در آن به افراد عرضه میشود میبایست پیوند و سازگاری معقول و موجهی وجود داشته باشد. در کشورهای روبه رشد که تازه به استقلال رسیدهاند، آموزش. تحت تاثیر نظامهای بازمانده از دوران استعمار هنوز با اوضاع و نیازهای واقعی منطبق نیست. گر چه از سال ۱۹۶۰ به این طرف پیشرفت قابل ملاحظهای در ارتباط با وضع سواد و آموزش در بسیاری از کشورهای جهان سوم به عمل آمده است و از آن سال به بعد ۷۸ کشور از ۱۰۴ کشور جهان سوم در نقاط آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین گزارش کرده اند که تا سال ۱۹۸۰ نسبت ثبت نام خود را به بیش از ۹۰درصد از افراد لازم التعلیم افزایش دادهاند ولی افت تحصیلی و مردودی زیاد در این ممالک گزارش شده است که خود مشکلات اجتماعی و تربیتی فراوانی را به دنبال آورده است. (شیخی ، ۱۳۷۳،۱۰۴ الی ۹۹)
۲-۱۲- افت تحصیلی در چند کشور پیشرفته صنعتی و شیوههای مقابله با آن
شکی نیست که جلوگیری از افت تحصیلی از نظر فردی و اجتماعی امری لازم است. زیرا هر فرد در جامعه حق دارد که در حد استعداد خود از مواهب و امکانات آموزشی برخوردار شود. از آن گذشته،این امر از اتلاف هزینههای به کار رفته برای آموزش و پرورش جلوگیری کرده، جامعه را از استعدادها و تواناییهای یکایک افراد برخوردار میسازد. کوشش در راه شناخت و سپس پیشگیری در مقابله با عقبماندگیهای تحصیلی کودکان به ویژه ساکنان مناطق محروم و حاشیه شهرها، از دیر باز در بسیاری از کشورهای غربی رواج یافته است. در سه دهه اخیر نیز نه تنها دولتها خود را موظف به مقابله با این پدیده دانستهاند، که بنیادها و سازمانهای اجتماعی به طور داوطلبانه روش های خاصی را برای مقابله با افت تحصیلی دانشآموزان تجربه کردهاند.
۲-۱۳- مقابله با افت تحصیلی در کشورهای آسیا و اقیانوس آرام
برخی از راهبردهای موفقیتآمیر کشورهای آسیا و اقیانوس آرام در زمینه جلوگیری از افت تحصیلی به شرح زیر است:
۲-۱۳-۱- اقدامهای سازمانی
در بین اقدامهای سازمانی ارتقای اتوماتیک دانشآموزان از همه رایجتر است. در این روش به دانشآموزان اجازه میدهند که بدون گذراندن امتحان به کلاس بالاتر بروند. اینکار باعث میشود که کودکان قشرهای محروم بتوانند لااقل یک دوره تحصیلی را به پایان برسانند. بدیهی است چنین برخوردی به همراه اقدامات تربیتی و به کارگیری معلمان با صلاحیت انجام میگیرد تا همه کودکان بتوانند با سطح مورد انتظار کلاس پیش بروند. جایگزینی ارزشیابی مستمر به جای امتحانات مقطعی از اقداماتی است که قدرت نگهداری مدرسه را افزایش میدهد.
۲-۱۳-۲- اقدامهای تربیتی
اقدمات تربیتی شامل توسعه مرکز تربیت معلم به عنوان قدم اصلی برای تضمین کارآیی نظام در موقعیت تحصیلی دانشآموزان، بهبود برنامههای آموزش ضمن خدمت و نیز گسترش دورهای پیش دبستانی به خصوص در محلهها و مناطقی است که کودکان به علت فقر فرهنگی و مشکلات اقتصادی اولیاء، آمادگی ادامه تحصیل موفقیتآمیز در مدرسه و رقابت با دانشآموزان طبقات اجتماعی مرفهتر را ندارند.
۲-۱۳-۳- اقدامهای انگیزشی و مادی
این اقدامات شامل تغذیه رایگان، استفاده از لباس و لوازمالتحریر رایگان، به ویژه برای دختران مناطقی است که حضور