نتایج حاصل از این تحقیق موجب ایجاد زمینهای برای افزایش اطلاعات و دانش مدیران و متصدیان کشور راجع به اثرات ورزش بر فرآیند جهانیشدن کشور خواهد شد. همچنین نسبت به اثرات جهانیشدن بر توسعه ورزش کشور نیز آگاهی خواهند یافت.
پاسخدهندگان این تحقیق دارای سطح مناسبی از آگاهی نسبت به ورزش و جهانیشدن بودهاند و با دقت به سؤالات پرسشنامه پاسخ دادهاند.
۱-۶ تعاریف واژههای عملیاتی
ورزش: تمامی فعالیتهای رقابتی و غیررقابتی که فرد یا افراد آنها را بهصورت سازمانیافته و غیر سازمانیافته انجام میدهند و دلیل انجام آن لذت بردن، سلامتی، تمرین و یا برای بالا بردن سطح اجرا است (استاندون[۱۱]، ۱۹۹۹).
توسعه: توسعه مجموعهای از فعالیتهایی است که علاوه بر توسعه و تعالی زندگی نسل حاضر به حمایت از نسلهای آتی نیز عنایت دارد و بر اساس آن، شرایط انسانی و وضعیت محیطی بهطور همزمان موردتوجه قرار میگیرد (مسعود نژاد، ۱۳۹۰).
جهانیشدن: جهانیشدن، فرآیند تغییر سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که به ایجاد روابط بیشتر و درآمیختگی فزونتر جهان منجر میشود. محو شدن مرزهای جداکننده جهان و حرکت تدریجی جهان بهسوی نوعی همگنی یا همگونگی بیشتر در عرصههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که درواقع میتوان آن را نوعی حرکت از کثرت به وحدت دانست (شجاعی زند، ۱۳۸۲).
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
۲-۱ مقدمه
در این فصل ابتدا مطالبی در مورد نظریههای موجود در ارتباط با پژوهش حاضر ارائه گردیده و سپس به بررسی تحقیقات انجامشده در این زمینه پرداخته شده است.
۲-۲ مبانی نظری
در این قسمت مرور کلی بر مقولههای ورزش، توسعه و جهانیشدن و تعاریف و مفاهیم آنها بهصورت عام سپس جهانیشدن در ارتباط با ورزش بهطور خاص و جداگانه شده است و همانا بحث اصلی در اینجا جهانیشدن ایران در رابطه با ورزش است. هدف از این مباحث کمک به درک و شناخت حوزههای جهانیشدن و ورزش و متغیرهای آنها در جهت پیشبرد اهداف تحقیق حاضر است.
۲-۲-۱ تعاریف ورزش
کلمه ورزش Sport درواقع از کلمه Disport مشتق شده که به معنای جابجایی یک شخص است. همچنین کلمه ورزش دربرگیرنده تغییر توجه مردم از سختیها و دشواریهای زندگی روزمره است (سافیلد[۱۲]، ۲۰۰۰).
ارائه تعریف جامع و واحد از ورزش، مانند جهانیشدن بسیار دشوار و چهبسا غیرممکن است. محققان مختلف تعاریف متفاوتی از ورزش ارائه کردهاند و اختلاف سلیقههای بسیاری در بین نظرات آنان وجود دارد که بیانگر دیدگاههای متفاوت آنان نسبت به ورزش میباشد.
مظفری و پور سلطانی زرندی (۱۳۸۴) در کتاب اصول و فلسفه تربیتبدنی، دو تعریف از ورزش ارائه
کردهاند: ورزش نوعی بازی سازمانیافته است که در آن تمرین و حرکات بهمنظور تقویت قوای جسمانی و روحی و کسب مهارت اجرا میشود و در این وسیله تربیتی معمولاً مسابقه و رقابت بهعنوان انگیزه مطرح است.
پیتز و میلر[۱۳]، ورزش را اینگونه تعریف میکنند؛ هرگونه فعالیت، تجربه، فعالیتهای شرکتهای تجاری در جهت ایجاد تناسباندام، تفریح و فعالیتهای قهرمانی یا اوقات فراغت (مجتبوی، ۱۳۸۱). لازم به ذکر است که برای تأمین مقاصد جهانیشدن ورزش که دربرگیرنده ورزشهای سازمانیافته و غیر سازمانیافته رقابتی و تفریحی میباشد و در بعضی از این موقعیتها ممکن است نیاز کمی به قوانین و مقررات و یا رقابت وجود داشته باشد. لذا تعریف مورد قبول کارشناسان از ورزش در این حوزه به قرار زیر است: تمامی فعالیتهای بدنی رقابتی و غیررقابتی که فرد یا افراد آنها را بهصورت سازمانیافته و غیر سازمانیافته انجام میدهند و دلیل انجام آن میتواند شامل لذت بردن، سلامتی، تمرین و یا بالا بردن سطح اجرا تا حد عالی باشد (استاندیون[۱۴]، ۱۹۹۹).
۲-۲-۲ توسعه
توسعه در لغت به معنای خروج از «لفاف و پوشش»، وسعت دادن، فراخ کردن، بهتر شدن و قدرتمند شدن است، در اصطلاح دارای تعاریف و برداشتهای گوناگونی است؛ که هر برداشت آن در کنار نقاط مشترک، مرزهای اختلافی هم با سایر برداشتها دارد. این مفهوم که روزبهروز در حال تحوّل و وسیعتر شدن ازنظر مؤلفههای تشکیلدهنده میباشد، که متضمن بهبود مداوم در همهی عرصههای زندگی انسانی اعم از مادی و معنوی و بهبود بنیانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی میباشد.
توسعه، ارتقاء مستمر کل جامعه و نظام اجتماعی بهسوی زندگی بهتر و انسانیتر است.
تا قبل از دههی هفتاد میلادی، در ادبیات رایج توسعه، فرهنگ و ارزشهای فرهنگی، جایگاهی درخور نداشت و عوامل اقتصادی، محور مباحث توسعه را تشکیل میداد؛ اما در دههی هفتاد به بعد، بسیاری از نظریهپردازان چنین نگرشی را برنتافته و به ارزشی بودن توسعه در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی گرویدهاند (نظرپور، ۱۳۸۷).
۲-۲-۲-۱ مفهوم توسعه
توسعه بهعنوان فرآیندی چندبعدی، نشاندهندهی یک حالت است؛ یعنی شرایطی که جامعه بهطور کیفی از امکانات کمّی خویش، در جهت آرمانی که برای خودش قائل است، بهطور همهجانبه استفاده میکند.
تودارو[۱۵] این پدیده را جریانی چندبعدی میداند؛ که مستلزم تغییرات اساسی در ساختهای اجتماعی، نهادی و اداری و نیز طرز تلقّ
دانلود متن کامل پایان نامه در سایت jemo.ir موجود است |
ی عامه مردم و در بیشتر موارد، حتی آداب و رسوم و اعتقادات و نیز رشد اقتصادی و کاهش نابرابری و ریشهکن کردن فقر مطلق است (علوی، نظرپور و عباسی، ۱۳۸۳).
۲-۲-۲-۲ ابعاد توسعه
۱- توسعه اقتصادی؛ فرآیندی است، که در طی آن، شالودههای اقتصادی و اجتماعی جامعه دگرگون میشود. بهطوریکه حاصل چنین دگرگونی و تحوّلی در درجهی اول، کاهش نابرابریهای اقتصادی و تغییراتی در زمینههای تولید، توزیع و الگوهای مصرف جامعه خواهد بود.
۲- توسعه اجتماعی؛ با چگونگی و شیوه زندگی افراد یک جامعه پیوندی تنگاتنگ داشته و در ابعاد عینی، بیشتر ناظر بر بالا بردن سطح زندگی عمومی از طریق ایجاد شرایط مطلوب و بهینه در زمینههای فقرزدایی، تغذیه، بهداشت، مسکن، آموزش و چگونگی گذراندن اوقات فراغت میباشد.
۳- توسعه سیاسی؛ فرآیندی که زمینه لازم را برای نهادی کردن تشکّل و مشارکت سیاسی فراهم میکند و حاصل آن افزایش توانمندی یک نظام سیاسی است.
۴- توسعه انسانی؛ مردم را در محور فرآیند توسعه قرار میدهد و نه صرف ازدیاد ثروت و درآمد را، عناصری همچون برخورداری از حیثیت و منزلت شخصی و حقوق انسانی تضمینشده و فرصت داشتن برای دستیابی به نقش خلّاق و سازنده را در برمیگیرد. البته تأکید آن، بر روی شاخص طول عمر، سطح دانش و سطح معاش آبرومند میباشد (ازکیا، ۱۳۸۰).
۵- توسعهی فرهنگی؛ این مفهوم از اوایل دهه ۱۹۸۰ از طرف یونسکو مطرحشده و نسبت به سایر بخشهای توسعه، از ابعاد و بار ارزشی بیشتری برخوردار است و تأکید بیشتری بر نیازهای غیرمادی افراد جامعه دارد. بر اساس این توسعه، تغییراتی در حوزههای ادراکی، شناختی، ارزشی و گرایشی انسانها پدید میآید، که قابلیت، باورها و شخصیت ویژهای را در آنها به وجود میآورد که حاصل این قابلیتها و باورها، رفتارها و کنشهای مناسب توسعه میباشد.
۶- توسعه ملی؛ فرآیند توسعهی همهجانبهای است، که ابعاد گوناگون توسعه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی (دفاعی) و ارتباطات متقابل آنها را در برمیگیرد؛ به گونهای که هرکدام از ابعاد این فرآیند در ارتباط مستمر با ابعاد دیگر قرار داشته و در کنش و واکنش و تأثیر و تأثّر متقابل، یکدیگر را کامل و یک پیکره واحدی بنام توسعه ملّی را پدید میآورند (نظرپور، ۱۳۸۳).
۲-۲-۲-۳ توسعه پایدار
مراد از توسعه پایدار تنها حفاظت از محیطزیست نیست؛ بلکه مفهوم جدیدی از رشد اقتصادی است، که عدالت و امکانات زندگی را برای تمام مردم جهان و نه تعداد اندکی افراد، برگزیده است. در فرآیند توسعه پایدار، سیاستهای اقتصادی، مالی، تجاری، انرژی، کشاورزی، صنعتی، ورزشی و غیره بهگونهای طراحی میشوند، که توسعه اقتصادی و اجتماعی و زیستمحیطی را تداوم بخشد. توسعه پایدار مستلزم ایجاد تغییری در استفاده از منابع، هدایت سرمایهگذاریها به سمتگیری توسعه فنّاوری و تغییرات نهادیای است، که با نیازهای حال و آینده سازگار باشد (دیرباز و ازکیا، ۱۳۸۰).
۲-۲-۳ جهانیشدن
جهانیشدن یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات حال حاضر و فراروی کشورها در عصر کنونی است که در مورد آن اختلاف نظرهای بسیاری وجود دارد و بررسی آثار و پیامدهای گسترده این فرآیند بر ابعاد مختلف حیات انسانی ازجمله آثار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن توجه اندیشمندان، سیاستمداران و متولیان فرهنگی جهان را به خود جلب کرده است.